نغمه های ترک خورده
۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه
پاییز
میان همهمه های برگهای خشک پاییزی
فقط تو مانده ای که هنوز لبریز از بهاری
موعود
دلم بدجور هوای دستت را کرده
لحظه شماری میکنم
برای زمانی که حقت را کف دستت بگذارم
شب یلدا
ای کاش میدانستی
بدون تو و بدور از دست های مهربانت
زندگی چه نا شکیباست
همه شبهای" بی تو" شب یـــــلداست
معطلی
پاییزم رفت
یلدا شد
باز زمستان
دستانم سرد ...
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)