۱۳۸۹ آذر ۳۰, سه‌شنبه

شعر عاشقانه یزدی

دوسِت مِدارم حتی تا وختی که کسِد شم
هر شو نمیام اونجا میترسُم که بسِد شم
پشت و پسل خونتون هروخ مُنا دیدی
نِشکد را واکن گّف بزن آخ جون ، نفسُد شم

http://www.friendfa.com/i/attachments/1/1290767992147892_large.jpg

نسیم محبت

مهربانی باغ سبزیست که از روزنه پنجره ها باید دید
مهربانا مگذار لحظه ای روزنه پنجره ها بسته شود

یادواره

خاطرات من را آنجا ببرید

آنجا که دلم به درخواست دلت

پاسخ داد.