۱۳۹۲ دی ۱۵, یکشنبه

آوای دل


بیا نگارم ،که نگارم برای تو

بیا که تو دل سپید میکنی و من نامه سیاه

بیا که انتظار زارو حسرت دیدار خارم کرده

خراب خوی توام و آواره کوی تو

انیس انس منی معنی زیبایی

دوای درد منی طبیب تنهایی

خطاست اگر قول رفتارم،

بدم ولی به بند نگاهت گرفتارم ...

۱۳۹۲ تیر ۳, دوشنبه

غافلی

بر روی زمین
جهنمی
برای خود ساخته ایم
اما می خواهیم
در آسمانها
به بهشت برویم
به من بگو
با این همه کینه و نفرت
در دل
کجای بهشت
جای من و توست ؟

۱۳۹۱ تیر ۲۱, چهارشنبه

تو را برگزیده ام


غافل گیرت می کنم و تو را در میان بازوان مردانه ام می فشارم
جیغ کوتاهی میکشی
نمیدانم از شوق است یا درد!؟
تو میخندی و من میفهمم که باز سرمست این لحظه های عاشقانه گشته ای
به چشمهایت خیره می شوم...اوج می گیرم
انگار تمام آرزو هایم برآورده شده است

آرامش حضور زنانه ات را با هیچ چیز مبادله نخواهم کرد
دیگر شکی ندارم که تو را برگزیده ام
 برای تمام عمر
 برای لحظه لحظه روز هایی که خواهند آمد
چه شیرین و چه تلخ

چشمهایت می خندد...
آری ، تو باز هم همه ی حرف هايم را شنیدی- بی آنکه من چیزی بگویم!!

۱۳۹۱ خرداد ۳, چهارشنبه

واو

راستی فاصله ی بین من و تو را که به هم دوخت؟
می دانی؟!!
همین واو بود همین واو...
مدیونشم هنوز....
این "و" چه ساده
بین من و تو
فاصله انداخته
بدون واو را بیشتر دوست دارم
من تو ام ♥ تو منی
من و تو باید که "ما" شویم

عروسک بی کودک ، کودک بی عروسک

عروسک قشنگ
جیب بی پول پدر
قطره های اشک روی گونه های دخترک..

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۱, پنجشنبه

۱۳۹۰ اسفند ۲۰, شنبه

مقامر

تنها، تنها نامکملند و با هم کامل
من ذلیلم و مفلوکم
ابلهی لعبده باز بازار بیزاری
بند بازی بازنده در بند بندگی
....
آی !
ای مسلمانان
وجدانم نامسلمانانه مرا به سخره گرفته است
سنگسارم کنید که سرزنش سنگین تر از هر سنگیست